- نیک دخت (دخترانه)
- دختر خوب و نیکو
معنی نیک دخت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوشبخت، سعادتمند، ایمن، اقبالمند، بختیار، بلنداقبال، بلندبخت، خجسته، خجسته طالع، خجسته فال، خوش طالع، جوان بخت، سفیدبخت، سعید، شادبخت، صاحب اقبال، صاحب دولت، طالع مند، فرّخ فال، فرخنده بخت، فرخنده طالع، مقبل، مستسعد، نیک اختر، نکوبخت، نیکوبخت
خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، جوان بخت، طالع مند، بلنداقبال، خجسته، مقبل، سعید، بلندبخت، صاحب اقبال، صاحب دولت، فرّخ فال، خجسته فال، فرخنده بخت، خوش طالع، اقبالمند، ایمن، خجسته طالع، شادبخت، سفیدبخت، نیک اختر، فرخنده طالع، بختیار، نکوبخت، مستسعد
نیمکت، صندلی پهن که چند نفر بتوانند روی آن پهلوی هم بنشینند، نیم تخت، نیم دست
نیمکت، تختی کوچک که بر بالای آن خوابند
نیم پخته
نیکزاد نیک فطرت خوش فطرت خوش ذات
خوب نگاهداشتن 0 نیک تعهد کردن، 0 احترام کردن 0، ضیافت کردن مهمانی: (شنزبه نیک فربه شده است و بدو حاجتی و ازو فراغتی نست. و حوش را بگوشت او نیک داشتی خواهم کرد)، نعمت: (اذکروا نعمه الله علیکم باد شما)
نیکیار کسی که خوب خدمت مخدوم کند
با سعادت، خوش طالع اختر نیک، فال خوب، خوشبخت خوش اقبال
نیک بخت
نیکخواه کسی که قصد و اندیشه وی همیشه نیکو باشد
تخت، مسند، برای مثال دست آفت بدو چگونه رسد / تا در او نیم دست دستور است (انوری - ۶۷) ، نیمکت
خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، فرّخ فال، خوش طالع، مقبل، جوان بخت، اقبالمند، فرخنده طالع، سعید، بلنداقبال، بختیار، نیکوبخت، فرخنده بخت، سفیدبخت، خجسته طالع، مستسعد، صاحب دولت، بلندبخت، ایمن، نکوبخت، شادبخت، خجسته، خجسته فال، طالع مند، صاحب اقبال
یکپارچه، یکدست، یکسان، کنایه از آنکه همیشه بر یک وضع و حالت باشد و از روش خود برنگردد
خوشبخت، کامروا
یکباره یکسر: همه تن او یک لخت یکی ریش گشت بی پوست
خوش قلب، خوش فطرت
خوش خو، خوش اخلاق
Singleminded
de mente única
de mente única
jednostronny
целеустремлённый
одержимий
eendimensionaal
einseitig
d'esprit unique
concentrato
एक-minded